دعایت می کنم،عاشق شوی روزی بفهمی زندگی بی عشق نازیباست دعایت می کنم با این نگاه خسته،گاهی مهربان باشی به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها بخوانی نغمه ایبا مهر دعایت می کنم در آسمان سینه ات خورشید مهری رخ بتاباند دعایت می کنم روزی زلال قطره اشکی بیاید راه چشمت را سلامی از لبان بسته ات جاری شود با مهر دعایت می کنم،یک شب تو راه خانه خود گم کنی با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را دعایت می کنم روزی بفهمی با خدا تنها به قدر یک رگ گردن و حتی کمتر از آن فاصله داری و هنگامی که ابری،آسمان را با زمین پیوند خواهد داد مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی دعایت می کنم روزی بفهمی گرچه دوری از خدا،اما خدایت با تو نزدیک است دعایت می کنم روزی دلت بی کینه باشد،بی حسد با عشق، بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست شبانگاهی تو هم با عشق با نجوا بخوانی خالق خود را اذان صبحگاهی،سینه ات را پر کند از نور ببوسی سجده گاه خالق خود را
1 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/07/13 - 23:49